ساعت از نیمه شب گذشته است و من به این می اندیشم :

اگر کاری که " عشق " با من کرد با تو می کرد

چند روز دوام می آوردی ؟؟؟؟

وقتی که تو نیستی

با سبد سبد دلتنگی چه کنم؟

انگار با نبودنت

نام رنگ می بازد

دیگر نمی خواهم کسی را صدا بزنم ..

نقاش نیستم ولی

تمام لحظه های بی تو بودن را

درد می کشم

...

درست يك روز است كه يكديگر را ترك كرده ايم…

ولي بي تو لحظه ها آن قدر دير ميگذرند

كه ميخواهم فردا…

سالگرد جداييمان را جشن بگيرم !

میخواهم برم یک گوشه بشینم

پشت به دنیا کنم

پاهامو بغل بگیرم

و..............

بلند بلند بگم:

من دیگر بازی نمی کنم...........

راه که میروم مدام پشتم را نگاه میکنم ،دیوانه نیستم خنجر از پشت خورده ام

هنوز دلخوشی ذهن خسته ام این است

که در خیال خودم هنوز بی خیال من نشدی.....