مصاحبه موسیقی ما با گـــروه ســــون [7Band]


زمان جاری : دوشنبه 11 تیر 1403 - 2:07 قبل از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم




تعداد بازدید 1261
نویسنده پیام

ارسال‌ ها : 3492
تشکر ها : 7133
تشکر شده : 4114
سن کاربر : 23
تــــَولــُد :
10 اردیبهشت
عضویت : 26 /5 /1391
محل زندگی :
http://bestbaz.ir/
شناسه یاهو :
آیدی لاین :
saeed_detect
مصاحبه موسیقی ما با گـــروه ســــون [7Band]



مصاحبه موسیقی ما با گروه سون



گروه 7 از این که چه طور از تک آهنگ «واست می میرم» به آلبوم تازه شان رسیده اند می گویند

نیامدیم که زیرزمینی باشیم

موسیقی ما- نوید غضنفری- بهمن بابازاده: همان اول همه جذب عکس روی جلدشان می شوند که انصافا نسبت به ایده های تکراری و کلیشه شده کاورهای آلبوم های موسیقی این روزها یک سر و گردن جذاب تر است و معلوم است که برای آن وقت گذاشته اند؛ همان عکسی که یکی شان جلوی قایق دارد رو به دوربین نگاه می کند (امیر قنادی) و دیگری آن پشت دستانش را باز کرده (آرش قنادی) و نفر سوم گروه (کیارش پوزشی) به دیواره قایق تکیه زده است. عنوان گروه را که می بینی «هفت/ سِوِن»، حیران می مانی پس قضیه آن یکی گروه «هفت» چه بود که شهاب حسینی این ها تویش بودند، همان بچه های خیابان پشتی خودمان. نکته ای که آرش قنادی حین گفت و گو برای مان روشن اش کرد البته؛ «نام آلبوم آن گروه «هفت 1و 2» و «هفت 3و 4» است، اما عنوان گروه «سِوِن» از سال 81 رسما مال ماست». آلبوم «با تو می مونم» را گوش می کنی و به این ترجیع بند ترانه «واست می میرم» می رسی که؛ «خاطرات تو رو چه خوب چه بد حک می کنم»، با سرعت نور یادت می آید که همین تیم را حدود 2 سال پیش، جای دیگری توی قایق هم دیده ای.
گروه 7 حالا دیگر برای همه جوان های دوستدار سبک پاپ، نامی کاملا آشناست، برای گپ و گفتی کوتاه با آن ها به استودیو یا بهتر بگوییم، پاتوق شان در شهرک اوج کرج رفتیم تا درباره ماجراهایی که طی کردند تا از آن قطعه مشهور به این آلبوم رسیدند با هم حرف بزنیم.

یک سیری بر عرصه موسیقی مان حکم فرما شده که خواننده یا گروه های موسیقی، با یک ویدئوکلیپ یا یک تک آهنگ به شدت مورد توجه مردم قرار می گیرند و بعد از آن با انتشار آلبومی، به خوبی در بازار موسیقی رسمی مورد توجه قرار می گیرند. با توجه به این که گروه خودتان هم درگیر این سیر شده، نظرتان در این باره چیست؟
کیارش: لابد اطلاعات تان درباره ما کم است، ما سال ها پیش از این که ویدئو کلیپ «واست می میرم» مورد استقبال قرار گیرد، کار آهنگسازی و تنظیم و به طور کلی موسیقی انجام می دادیم.
آرش: در یک مقطعی به این نتیجه رسیدیم، کارهایی که برای دیگر خواننده ها می سازیم آن طور که مد نظر ماست اجرا نمی کنند. به این نتیجه رسیدیم که کارها را خودمان بخوانیم و آن طور که خودمان دلمان می خواهد اجرایشان کنیم. وقتی هم که دیدیم مردم استقبال کردند، تصمیم مان جدی تر شد.

منظورمان تنها گروه شما نبود، به طور کلی این چرخه را چه طور توجیه می کنید که یک قطعه به صورت زیر زمینی منتشر بشود و بعد از محبوب شدنش یک آلبوم رسمی به بازار بیاید؟
آرش: مسأله اینجاست که ما اصلا به قصد اینکه زیرزمینی کار کنیم، وارد گود نشدیم. آن زمان که ویدئوکلیپ آهنگ «واست می میرم» پخش می شد هنوز ویدئوکلیپ های ماهواره ای ممنوع نبود و شبکه های ماهواره ای از طرف ارشاد مجوز داشتند که کلیپ های مجاز خواننده ها را پخش کنند. بعد از مدتی قانون عوض شد و پخش همه کلیپ ها ممنوع و غیر مجاز شد. ما هم جزو آن دوره بودیم.

حالا به این مسأله فکر کرده اید که دیگر نمی توانید ویدئوکلیپ بدهید و بدون ویدئو کلیپ باید در بازار رسمی موسیقی خودتان را حفظ کنید و بالا نگه دارید؟ با توجه به این که ویدئوکلیپ متفاوت «واست می میرم» خیلی بر محبوبیت آن تأثیر داشت.
آرش: ما تصمیم گرفته ایم که در چارچوب قانون کشورمان حرکت کنیم و این را در این دو سال ثابت کرده ایم. هیچ جایی، هیچ کسی هیچ برنامه ای از ما ندیده. در حالی که پیشنهادات فوق العاده ای داشتیم اما نرفتیم، چون دوست داشتیم که اول مجوز کارهای مان را دریافت کنیم بعد وارد برنامه های اجرای زنده و بقیه مسائل شویم.

اگر فرض کنیم آن یک قطعه «واست می میرم» را نداشتید و قرار بود با طی کردن یک روال معمولی و عادی آلبومی منتشر کنید، نتیجه همین آلبوم فعلی بود؟
آرش: ما همیشه نشان داده ایم که فقط کار خودمان را می کنیم و کاری به شرایط بازار و بقیه مسائل نداریم. تازه ما پیش از آن که خوانندگی را شروع کنیم، بیش تر نوازندگی می کردیم.
امیر: کاری را که ارائه داده ایم، کاری است که دوست اش داریم و بسته به شرایط مد موسیقی نیست.
آرش: بعد از اینکه یک نفر نوازنده خوبی می شود، آرام آرام تجربه بیشتری به دست می آورد و شروع به آهنگسازی می کند و پیشرفت می کند. ما بیشتر مد نظر مان این بود که کاری که خوب باشد حتما مخاطب اش را پیدا می کند.

قصه نوازندگی تان از کجا شروع شد، چه سازهایی می نوازید؟
آرش: من با ساز آکاردئون شروع کردم. پدرم مشوق اصلی من در این کار بود. پدر من صنعت کار هستند اما خب، ساز هم می زدند. به طور کلی خانواده ما به موسیقی خیلی علاقه مند بودند و هستند. تشویق های خانواده زمینه پیشرفت را هم برای من و هم برای امیر مهیا کرد و آن ها با تحمل همه سر و صدا ها و شلوغ بازی های مان باعث شدند که ما در کاری که به آن علاقه داشتیم، پیشرفت کنیم. بعدها با پیانو و کیبورد آشنا شدم. امیر هم که به گیتار علاقه مند شد و مهارت زیادی هم در نوازندگی آن پیدا کرد. کیارش هم که در کار تنظیم فوق العاده است و همه این علایق باعث پیشرفت ما در کار شد.

همه کارهای تان را به شکل گروهی انجام می دهید؟
کیارش: کار ما کاملا یک کار گروهی است، یعنی باید هر سه نفر کاملا رضایت داشته باشیم که کار را در لیست ترانه های آلبوم مان قرار دهیم. مثلا می شد که من و آرش چهار روز تمام می نشستیم و یک کار را تنظیم می کردیم ولی امیر می آمد و می گفت: به هیچ وجه به هدفی که ما داشتیم شبیه نیست. و ما دوباره از نو شروع می کردیم.
امیر: ما وقتی سه نفری روی یک کار زوم می کنیم، به این نتیجه رسیده ایم که کار واقعا خوب از آب در می آید و اتفاق خوبی می افتد.

در ایران (و حتی جهان) به جز چند استثنا کارهای گروهی، مثل آن یکی گروه «هفت» (شهاب حسینی و امیرحسین مدرس و...) بعد از یک موفقیت محسوس، چندان دوام نمی آورند و معمولا اختلاف سلیقه ها باعث می شود که گروه خیلی زود از هم پاشیده شود. به این فکر کرده اید که چه کار باید کرد تا گروه به ناکجا آباد کشیده نشود؟ راستی کسی گروه شما را با آن یکی هفت اشتباه نمی گیرد؟
آرش: اجازه بدهید کمی راجع به اسم گروه مان توضیح بدهم. من سال 81 گروه هفت/سِوِن را به سرپرستی خودم به ثبت رساندم. بعد از چند وقت آلبومی به اسم «هفت» منتشر شد و من به این قضیه در ارشاد شکایت کردم آنها اعلام کردند که آن دوستان اسم آلبوم شان «هفت» است، نه گروهشان، گروه «هفت» اصلی شما هستید. بچه های ارشاد خیلی خوب با ما همکاری کردند و همین نقطه مثبتی بود برای ما. این ها را به عنوان مقدمه گفتم تا برسم به سؤال تان، ببینید، واقعا این طور نیست که در گروه کسی حرف اول و آخر را بزند. همه معمولا با هم به نتیجه گیری می رسیم.
کیارش: ما قبل از این که بخواهیم کار موسیقی را به طور حرفه ای شروع کنیم، نزدیک به 13- 12 سال با هم دوست و رفیق بودیم. منظورم این است که اول یک زمینه خوبی بوده بعد ما تصمیم گرفته ایم که یک گروه موسیقی تشکیل بدهیم و فراز و نشیب های زیادی را هم با هم تجربه کنیم.
آرش: البته فقط موسیقی نیست و زندگی پر است از فراز و نشیب های زیاد که ما در همه آن ها با هم بوده ایم تا توانسته ایم به این جا برسیم.

کمی هم راجع به آلبوم «با تو می مونم» صحبت کنیم. کمی عجیب نیست که قطعه محبوب «واست می میرم» در چینش ترانه های آلبوم به عنوان قطعه 1 استفاده نشده؟

کیارش: خیلی از کارهای خوب هر آلبوم در همه جا به عنوان قطعه دوم استفاده می شود، این در ایران هنوز زیاد جا نیفتاده.
آرش: ما چون این قطعات را می سازیم، به نوعی خالق آنها هستیم و نمی توانیم مثلا بگوییم که این بد است و این خوب. همه شان را دوست داریم چون عمرمان را بابت تولد شان صرف کرده ایم. اما درجه بندی و نحوه چینش قطعات در آلبوم را از دید مردم مد نظر قرار می گیریم. میزان علایق و سلایق مردم خیلی در نحوه قرار گرفتن قطعات توی آلبوم تاثیر دارد.

سبکی که برای ملودی ها و تنظیم ها و به طور کلی موسیقی تان انتخاب کرده اید، یعنی ادغام یک سری سازهای اصالتا شرقی با تنظیم های مدرن، قرار است به صورت دنباله دار در آلبوم های بعدی تکرار شود؟
آرش: البته این سبکی است که توی ایران سالهاست که دارد ارائه می شود. فقط نوع خط ملودی هایی که امیر می زند متفاوت تر است و نوع شعر هایی که استفاده می کنیم. ولی هر چیزی که هست، از درون ما بیرون می آید و با سلیقه ما عجین شده.
کیارش: واقعا هر چیزی که در کارمان متولد می شود از وجود ما بیرون می آید و واقعا کاری که دوستش داریم را ارائه می دهیم.

این قضیه اسم ترانه سرای قطعات 2 و 9 چیست که شعر هر دو قطعه یکی است با تنظیم های مختلف. اما در شناسنامه آلبوم دو اسم مختلف برای ترانه سرا نوشته شده؟
(خنده جمع)
آرش: اشتباه چاپی بوده. در خیلی از آلبوم ها اشتباهات چاپی وحشتناکی پیش می آید. این چیزی نیست که!

قبل از مصاحبه و توی راه تهران تا کرج، داشتیم با مهدی زابلی، عکاس مجله مان راجع به عکس خوب روی جلدتان حرف می زدیم، همین که روی قایق اید. حس خوب و متفاوتی توی بیننده ایجاد می کند، باید ماجرای بامزه ای داشته باشد.
آرش: ایده های مختلفی را برای عکس روی جلد در نظر گرفته بودیم. اما بالاخره به همان ایده قایق توی ویدئو کلیپ رسیدیم و بوسیله دوستانی که در شمال داشتیم سفارش کردیم که همان قایقی را که برای کلیپ «واست می میرم» استفاده کرده بودیم، گیر بیاورند و آنها هم به صاحبان آن قایق گفته بودند که مثلا ما ساعت یک و نیم می رسیم و آن بنده های خدا هم از ذوق ، ساعت نه صبح راه افتاده بودند که تا ساعت یک برسند به جایی که قرارمان بود. دوستان وقتی رسیدند دیگر حتی نای حرف زدن نداشتند و پشت بازوهایشان به شدت ورم کرده بود. خلاصه ما زدیم به دریا و محمد موسوی- عکاس تصویر روی جلد- حدود 250 عکس از ما گرفت. چون عکاسی در دریا بسیار سخت و حساس است، کمتر عکسی بود که هر سه نفر ما از آن راضی باشیم، در حال برگشتن بودیم و چون از پارو زدن خسته شده بودیم، یک قایق جلوی مان در حال یدک کشیدن ما بود که محمد توی آن قایق بود، اصلا حواسمان به عکاس نبود و هر کدام در حال خودمان بودیم که یکهو عکاسمان داد زد؛ همینه...، جالب این که حافظه دوربین محمد هم دیگر پر شده بود و فقط توانست 3 فریم عکس با آن حالت خاص و بداهه ما بگیرد! چقدر هم همه مان از آن راضی بودیم و همین باعث شد که آن را به عنوان عکس روی جلد آلبوم استفاده کنیم.



.
FaceBook Page : Saeed.Sajedi.R
FaceBook : https://www.facebook.com/Bestbazir

Line ID : Saeed_Detect


سه شنبه 06 فروردین 1392 - 08:43
وب کاربر ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش
تشکر شده: 2 کاربر از saeed_detect به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: raha68khashi

ارسال‌ ها : 282
تشکر ها : 306
تشکر شده : 434
سن کاربر : 19
تــــَولــُد :
[Custom_Field_Content]
عضویت : 7 /11 /1391
محل زندگی :
tehroooooooooooon
آیدی لاین :
[Custom_Field_Content]
پاسخ : 1 RE


میسی داداشی!


سه شنبه 06 فروردین 1392 - 18:15
ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش
تشکر شده: 1 کاربر از raha68 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saeed_detect

ارسال‌ ها : 3492
تشکر ها : 7133
تشکر شده : 4114
سن کاربر : 23
تــــَولــُد :
[Custom_Field_Content]
عضویت : 26 /5 /1391
محل زندگی :
http://bestbaz.ir/
شناسه یاهو :
آیدی لاین :
[Custom_Field_Content]
پاسخ : 2 RE


نقل قول از raha68
میسی داداشی!

فدات برم رهاجان

ممنون ک همچنان وقتتو میزاری میای ب سایت سر میزنی


.
FaceBook Page : Saeed.Sajedi.R
FaceBook : https://www.facebook.com/Bestbazir

Line ID : Saeed_Detect


سه شنبه 06 فروردین 1392 - 20:37
وب کاربر ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش

ارسال‌ ها : 2142
تشکر ها : 726
تشکر شده : 1619
سن کاربر : 20
تــــَولــُد :
[Custom_Field_Content]
عضویت : 2 /10 /1392
آیدی لاین :
[Custom_Field_Content]
پاسخ : 3 RE


گروه7 دوسشون دارم


((( دوباره سیب بچین حوا
خسته ام!
بگذار از اینجا هم بیرونمان کنن.....)))
دوشنبه 07 بهمن 1392 - 10:12
ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش
تشکر شده: 1 کاربر از maryam_detect به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: saeed_detect

ارسال‌ ها : 222
تشکر ها : 94
تشکر شده : 166
سن کاربر : 17
تــــَولــُد :
[Custom_Field_Content]
عضویت : 17 /10 /1392
محل زندگی :
gonbad
شناسه یاهو :
آیدی لاین :
[Custom_Field_Content]
پاسخ : 4 RE


آهنگاشون قشنگه...
مرسی تاپیکتصویر: /weblog/file/forum/smiles/9.gif


اگه فردا رو بگیرن از تو//نترس چون شب درازه
دوشنبه 07 بهمن 1392 - 15:37
وب کاربر ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش







برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :