قربونه مسته نگاهت
قربونه چشمای ماهت
قربونه گرمیه دستات
صدای آروم پاهات
چرا بارونو ندیدی ؟ ..
رفتن جونو ندیدی ..
خستگی هامو ندیدی
چرا اشکامو ندیدی ..
مگه این دنیا چقدر بود
بدیاش چنتا سحر بود
تو که تنهام نمی زاشتی
توی غم هام نمی زاشتی
گفتی با دوتا ستاره
می شه اسمون بباره
منمو گریه ی بارون
غربت خیس خیابون
لا لا لا لای لای لای
لا لا لا لای لای لای
لا لا لا لای لای لای
لا لا لا لای لای لای
توی باغچه ی نگاهم
پر گریه پر آهم
کاش که بودیو می دیدی
همه ی گلاشو چیدی
تموم روزای هفته
که پر غم شده رفته
منو گل دونت می شینیم
فقط عکساتو می بینیم
روز پنجشنبه دوباره
وعده ی دیدن یاره
روی سنگ سردی از غم
می ریزه اشکای خستم
تا که قاصدک دوباره
خبری ازت بیاره
با یه دسته گله ارزون
پیشتم من زیر بارون
قربونه مسته نگاهت
قربونه چشمای ماهت
قربونه گرمیه دستات
صدای آروم پاهات
چرا بارونو ندیدی
رفتن جونو ندیدی
خستگی هامو ندیدی
چرا اشکامو ندیدی
مگه این دنیا چقدر بود
بدیاش چنتا سحر بود
تو که تنهام نمی زاشتی
توی غم هام نمی زاشتی
گفتی با دوتا ستاره
می شه اسمون بباره
منمو گریه ی بارون
غربت خیس خیابون
روز پنجشنبه دوباره
وعده ی دیدن یاره
روی سنگ سردی از غم
می ریزه اشکای خستم
تا که قاصدک دوباره
خبری ازت بیاره
با یه دسته گله ارزون
پیشتم من زیر بارون
قربونه مســـته نگاهت ..
خیلی وقته تکو تنهام ، توی باغی از ترانه
منتظر واسه یه خوبی، یه رفیق بی بهانه
توی دنیای پر از گل واسه عالمی غریبم
میون اینهمه خوبی این منم که بی نصیبم
روزگاری زیر بارون، روزگاری بی قرارم
جز یه لحظه مهربونی دیگه خواسته ای ندارم
تو کنار من بشینی، دل خستمو ببینی
بیای از تو باغ قصم یه شکوفه ای بچینی
منم اون مترسکی که شدم عاشق کلاغا
واسه من ابد بریدن میون حصار باغا
آخه این صورت زشتو کی به من داده خدایا؟
آدمارو دوست ندارم، عاشق شمام کلاغا
با تو این پالتوی کهنه مثل ابریشم لطیفه
تن پوشالی سردم مثل خواب گل ظریفه
میدونم ازم میترسی، من با این چشمای خسته
چجوری بدست بیارم دلتو با دست بسته؟
من با این لباس کهنه، صورت زمخت و زشتم
خیلی وقته تک و تنهام، آره اینه سرنوشتم
ای پرنده های غمگین از چشای من نترسین
آدما گریمو دیدن، برین از اونا بپرسین
گاهی زیر بارون با تو و قدمهات چه خوبه
چه خیال خوبی حالا که غریبیه غروبه
با تو خوبه حتی حالا که تو رویا باهامی
چه حس عجیبی که همیشه تو لحظه هامی
عاشقونه شدم عاشقت دلت
یکی بیاد و کاشکی بگه بهت
بگه بهت شدی تو وجود من
از ته دل تورو دوست دارمت
عاشقونه شدم عاشق نگات
زندگی سازه گرمیه نفسات
اونقده خوبی که میدونه دلم
خیلی کمه اگه بمیره برات
گاهی که به یادت زیر بارون آروم میگیرم
حتی تو خیالم، تو خیال چشمات اسیرم
حالا زیر بارون با تو و قدمهات با خیال عشقت
با تو و نفسهات، برسه به دستات واسه اینکه که ….
دل دیوونم از تو، تنها نشونم از تو
یه عکس یادگاری که خودتم نداری
شده رفیق شبهام وقتی که خیلی تنهام
میگیرمش روبروم، بازم میشی آرزوم
وقتی تورو ندارم، وقتی که بی قرارم
چشامو باز میبندم شاید بیای کنارم
داره بارون میباره اما چه فایده داره؟
وقتی تورو ندارم که بشینی کنارم
چشامو باز میبندم، به گریه هام میخندم
تورو صدا میزنم شاید بیای دیدنم
یه عکس یادگاری شده رفیق شب هام
می گیرمش روبروم وقتی که خیلی تنهام
چشامو باز می بندم، به گریه هام می خندم
رفیق خستگی هام باز به تو دل می بندم
یه روز صافی یه روز ابری
یه روز لبریز بی صبری عزیزم
یه روز تاریک، یه روز روشن
نبودنت هات مثل بودن عزیزم
یه روز دل میکنی ساده
یه روز عاشق و دلداده عزیزم
یه روز قهری یه روز آشتی
یه روز خیلی دوسم داشتی عزیزم
ببین قلبم چقد تنهاست، اسیر شب غمهاست
عاشقانه من می سازم یک کلبه ای از دلتنگی
از دلتنگی
مثل بارون من میبارم آرام آرام از دلتنگی
از دلتنگی
اشکای عاشقانه بدرقه ی وجودت
قربون اشک چشمات، برو خدا به همرات
تو بغض سرد بارون منو به غم سپردی
قلبم میون دستات، برو خدا به همرات
مثل دریا خسته و غریبم
سر به دامان، سرد و بی نسیبم
مثل پرواز در یک آواز
در کوچه ای از دلتنگی
عاشـــقانه
من می خوانم
هر لحظه را با دلتنگی از دلتنگی
عاشــقانه
من می گریم
آرام آرام از دلتنگی از دلتنگی
از پنجره نگاه کن خوشبختی بی شماره
ماهو ستاره هاشم اشکامو میشماره
اشکای عاشقانه بدرقه ی وجودت
قلبم میون دستات برو خدا به همرات
تو نگو که خيال محاله
رفتنت واسه اين دل تنها
يه سواله بي جوابه
مثل خوابه، يه عذابه
نميدوني چه تيره و تاره
حال قلبي که از تو و دوري بي قراره
بي قراره نگو ديره که ميميره
آخرين نفسامه و بي تو
دارم حس ميکنم که ميميرم
لااقل بذار اين دم آخر
از چشات هم چي رو بگيرم
توي لحظه ي خسته ي دلخوشي
که تو بي نفسي منو ميکشي
کاش بهم دل خستمو پس بدي
يا به قلب يخي تو نفس بدي
همه باور و ترسم از اينه
که بياد روبروم و بشينه
غم و درد چشامو ببينه
بگه حال و روالش همينه
گاهي ميگذرم از همه دنيا
مثل قايقي از دل دريا
که يه لحظه چشاتو ببندي
بخندي بخندي