یکی دکتر میشه

یکی مهندس میشه

....

منم درس عبرت شدم برا بقیه

زمزمه های دانشجویان شب قبل از امتحان:

خب!

این که نمیاد...

اینم که بلدم...

دیگه وقت خوابه...

اگه دیوید بکام اسم پسرش را می ذاشت ایام، صداش می کردند ایام بکام، حال می کرد!

یکی از سخت ترین بازه های زندگی :

اینه که تصادفاً با یه آشنا بشینی تو تاکسی!!

هی منتظر می مونی ببینی که اون کرایه ی تورو هم حساب میکنه

یا خودت باید دست به جیب شی !

در خواب ديدم 7 استاد لاغر 7 دانشجوي چاق را خوردند!!!!!

تعبير:مشروطي در راه است

تو فامیل پشت سر ما بحث افتاده بود!

داییم میگفت این پسره تو خونه دانشجوییش همه غلطی کرده!!

مامان بزرگم شاکی گفت مگه توچیزی دیدی ازش!!

داییم گفت نه ولی بچه حلال زاده به داییش میره

شما نمی دونید من هنوز که هنوز پشت کمدمو به امید راه پیدا کردن به سمت سرزمین نارنیا بررسی میکردم.

ساعت ۶ صبح تو رادیو گفت با هرکی قهرین همین الان بهش زنگ بزنین و آشتی کنین ، والا با هرکی هم آشتی باشیم اون موقع صبح بهش زنگ بزنیم ۱۰سال باهامون حرف نمیزنه …

بعد زلزله حيف نون لباساشو ميفرسته پاکستان براى کمک،با يه بسته تايد براش پس ميفرستن!!!

تو شهر غضنفر اينا براى اولين بار چرخ وفلک نصب ميکنن،غضنفر ب شهردارى زنگ ميزنه ميگه::::دستتون درد نکنه از وقتى اين پنکه بزرگرو نصب کردين هوا خيلى خنک شده ::::!!